یک تحلیلگر مسائل خاورمیانه با اشاره اولین گزارش رسمی دولت عربستان در مورد پرونده قتل خاشقچی، روزنامه نگار منتقد سعودی اظهار کرد: با وجود این که روایت عربستان از شیوه قتل خاشقچی باورپذیر به نظر نمی‌رسد اما محمل خوبی برای دونالد ترامپ و همپیمانان غربی عربستان برای کاستن از فشارها بر این کشور و خواباندن این غائله است.

صابر گل‌عنبری در یادداشتی با عنوان «توپ به زمین ترکیه برگشت خورد» که در اختیار ایسنا قرار داد، نوشت: سرانجام بعد از گذشت ۱۸ روز دولت عربستان روایت نخست خود درباره ماجرای خاشقچی را پس گرفت و به قتل او در داخل کنسولگری اعتراف کرد.

با وجود این که روایت عربستان از شیوه قتل خاشقچی باورپذیر به نظر نمی‌رسد اما محمل خوبی برای دونالد ترامپ و همپیمانان غربی عربستان برای کاستن از فشارها بر این کشور و خواباندن این غائله است.

آنچه را ریاض به عنوان نتیجه تحقیقات خود درباره این حادثه اعلام کرده هیچ همخوانی با نکات درز یافته از منابع غیر رسمی ترکیه در این مدت ندارد.

با این که همین اعتراف سعودی‌ها نتیجه فشارها و ادله قطعی ترکیه است اما این نوع روایت ریاض از واقعه، توپ را به زمین آنکارا برگشت می‌دهد.

ترکیه تا به حال نتیجه تحقیقات خود را رسما منتشر نکرده است و آنچه تا این لحظه از سوی منابع آنکارا درباره نحوه قتل خاشقچی انتشار یافته غیر رسمی و به نقل از منابع ناشناخته چه در دستگاه‌های اطلاعاتی، چه دادستانی و پلیس است.

دولت ترکیه تاکنون واکنشی به اعتراف عربستان به قتل خاشقچی و این نوع روایت آن از ماجرا نداشته است.

اکنون ترکیه می‌تواند با انتشار مدارک و نوارهای صوتی و تصویری موجود به کلی نتیجه تحقیقات ریاض را به چالش بکشاند و زیر سؤال برد. اما آیا آنکارا این‌کار را خواهد کرد؟ پاسخ تا حدود زیادی منفی است.

بله! ترکیه هم نتایج تحقیقات خود را به طور حتم منتشر خواهد کرد اما بعید می‌دانم به گونه‌ای باشد که تحقیقات عربستان را کاملاً زیر سؤال ببرد. به احتمال زیاد روایت واقعی حادثه را به نحوی بیرون خواهد داد که نه تفسیر سعودی‌ها را تایید کند نه رد.

بعید است دولت ریاض پس از اطلاع از مدارک متقن آنکارا در جریان سفر خالد فیصل، مشاور ویژه ملک سلمان و رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان به ترکیه چنین ریسک خطرناکی کند و روایتی ارائه دهد که احتمال دهد با انتشار نتیجه تحقیقات آنکارا کاملا زیر سوال رود.

حال باید منتظر بروندادهای این معامله ماند و دید که آنکارها چه امتیازاتی گرفته است. شخصا بعید نمی‌دانم‌ که مهم‌ترین آن‌ها گشایشی در بحران محور ریاض با قطر در آینده نزدیک باشد.

برای محمد بن سلمان می‌ارزد که در قبال منتشر نشدن اصل فایل‌های صوتی و تصویری که خود او را شخصا زیر سوال خواهد برد، کوتاه بیاید و به محاصره دوحه پایان دهد.

تا این جای کار اردوغان با مدیریت این بحران توانسته است حداقل عربستان را مجبور به پذیرش مسئولیت قتل جمال خاشقچی کند و این دستاورد بزرگی است؛ حال باید دید ریاض مجبور به تقبل چه چیزهای دیگری هم شده است.

آنکارا با کمک رسانه‌های قطری چنان موج رسانه‌ای در جهان به راه انداخت که هم اعتبار و آبروی پادشاهی عربستان را برد و هم آن را مجبور به پذیرش قتل و تقویت روابط کرد که در آینده نزدیک شاهد آن خواهیم بود و هم دولت ترامپ را مجبور به موضع‌گیری کرد.

بر عکس عده‌ای که حادثه خاشقچی را نعمتی برای ترامپ‌ جهت چپاول هر چه بیشتر اموال سعودی می‌دانند، نگارنده بر این باور است که زمان وقوع حادثه هیچ به نفع ترامپ نبود؛ چون با توجه به نزدیکی انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا و تلاش وی برای فشار حداکثری بر ایران در آستانه دور دوم تحریم‌ها مضرات این واقعه بر منافع آن برای شخص ترامپ‌می‌چربد. بنابراین او نه با هدف باجگیری فقط بلکه از سر ناچاری به اتخاذ چنین مواضع تندی علیه ریاض شد.